اعترافات عجیب ستاره ها در برنامه الن - بهترین مقاله

کریستن بل عاشق حیوان تنبل است

کریستن بل اعتراف کرد که بهشت از نظر او جایی ست که پر از حیوان تنبل باشد. بله او منظورش همان حیوانی ست که آهسته و با ناز راه می رود و تنه درخت را مانند یک بالش بغل می نماید! اگر چه تنبل حیوان مجذوب کنندهی ست اما نه آنقدر که کریستن بل عاشق اش است. او می گوید: اولین بار همسرم برای روز تولدم این حیوان را برای من هدیه گرفت. در آن لحظه من از شدت خوشحالی گریه کردم. من زمان زیادی منتظر بودم که این حیوان را از نزدیک ببینم و پس از این که آن را در خانه ام داشتم، از شدت ناباوری و ذوق، مدام اشک می ریختم.

چنینگ تیتوم از عروسک های چینی می ترسد

بعضی از آدمها از ارتفاع می ترسند و بعضی دیگر از تاریکی، ستاره های مانند چنینگ تیتوم هم از آواز خواندن می ترسد اما این تنها ترس او نیست. او به طور غیر قابل باوری از عروسک های چینی هم می ترسد. چنینگ در سال 2014 در مصاحبه ای با الن اعتراف کرد که او فوبیای عروسک دارد: از نظر من عروسک ها شبیه آدم های واقعی اند، چشم های واقعی دارند. من احساس می کنم که آنها هر جایی که می روم من را دنبال می نمایند. الن در برنامه اش سعی کرد چنینگ را وادار کند که به عروسک دست بزند اما او این کار را نکرد.

جاستین تیمبرلیک عاشق یکی از اعضای گروه Spice Girl بود

آیا کسی هم بود که در آن موقع به دختران گروه Spice Girl علاقمند نشده باشد؟ جاستین تیمبرلیک هم از این قائده مستثنی نیست. او در سال 2018 در شو الن اعتراف کرد که عاشق یکی از اعضای این گروه بود. اگرچه او هیچوقت نام خواننده محبوب اش را فاش نکرد اما نشانه ها حاکی از آن است که او عاشق اما بانتون شده بود. جاستین می گوید که او در سال 1996 برای اولین بار گروه اسپایس گرلز را دیدار کرد. 3 سال طول کشید که او بتواند به اما بانتون نزدیک گردد اما به هر دلیلی رابطه آنها شکل نگرفت و جاستین وارد رابطه عاطفی با بریتنی اسپیرز شد.

مایلی سایرس حلقه نامزدی اش را دوست ندارد

مایلی سایرس که سالهای زیادی با لیام همسورث نامزد بود، بالاخره در کریسمس 2018 با او ازدواج کرد. او مراسمی ساده و خصوصی برگزار کرد و از همه چیز هم راضی بود، جز حلقه ازدواج اش. اگر چه مایلی لیام را دوست دارد اما از سلیقه اش در جواهرات اصلا راضی نیست. انگشتر او از الماس 3.5 قیراطی درست شده است اما مایلی امیدوار است که بتواند آن را با مدل دیگری عوض کند. البته او می گوید که من فعلا این انگشتر را در دستانم می گذارم چون عشق زندگی ام آن را به من هدیه داده است.

شان کامز رختخواب اش را خیس می کرد

شان کامز، که بیشتر با نام دیدی مشهور است، یکی دیگر از ستاره هایی ست که از اعتراف کردن نمی ترسد. او در برنامه الن اعتراف کرد که نه تنها در کودکی، بلکه در بزرگسالی هم رختخوابش را خیس می کرد. در واقع او در خواب کنترلی بر مثانه خود نداشت. او در این باره می گوید: این موضوع مرا خیلی ناراحت می کرد، از این جهت یک روز تصمیم گرفتم که این عادتم را ترک کنم. اولین باری که این عادت را کنار گذاشتم زمانی بود که شب را در خانه یکی از دوستانم گذراندم. در آن شب من تختخوابم را خیس نکرد. آن شب یکی از بزرگ ترین شب های زندگی من بود.

کریسی تیگن از پاهایش بیزار است

کریسی تیگن یکی از مجذوب کننده ترین زنان سال 2018 شد. این مدل مشهور، در مصاحبه ای در سال 2018 با الن اعتراف کرد که از فرم پاهایش متنفر است. زمانی که برای مادلیگ یکی از مجله های ورزشی به ساحل رفته بودیم، من پاهایم را زیر شن پنهان می کردم تا کسی آنها را نبیند. او حتی در بعضی از قراردادهایی که می بندند اعلام می نماید که پاهایش نباید توی عکس باشند. در واقع تنها زمان هایی او کفش باز می پوشد که می داند کسی از نزدیک به پاهایش نگاه نخواهد کرد.

دریک و جرد لتو عاشق هوادارانشان در تورهای جهانی می شوند

الن از دو موزیسین اعتراف عجیبی گرفت. دریک و جرد لتو اعتراف کردند در تورهایی که برگزار می نمایند، عاشق هوادارانشان می شوند. البته دریک در این زمینه صادق تر بود و از همان ابتدا به این موضوع اعتراف کرد اما جرد لتو ابتدا زیر بار این حرف نمی رفت تا جایی که دیگر نتوانست مقاومت کند و خودش را لو داد. لتو حتی یک بار یک پیام خیلی خصوصی را به اشتباه برای فرد دیگری ارسال کرد و همین اتفاق برایش دردساز شد.

کلی کلارکسون وسط یکی از قرار دیدار هایش در رفت

اگر چه کلی کلارکسون اکنون ازدواج نموده و صاحب 2 فرزند است اما در دوران نواجوانی شیطنت های زیادی داشت. زمانی که الن از او خواست تا اعتراف کند، او خاطره یکی از قرار دیدار هایی که داشت را تعریف کرد. او گفت که در آن موقع بدترین کار ممکن را انجام داد و هیچوقت خودش را نمی بخشد: من دوست ندارم این خاطره را برای شما تعریف کنم چون احساس می کنم که نگاه تان به من تغییر می نماید. فکر می کنید که من انسان نیستم اما واقعا چاره دیگری در آن لحظه نداشتم. من زمانی که 18 سالم بود، با یک پسر قرار گذاشتم. در واقع آن دومین قراری بود که در تمام عمرم داشتم. وقتی به سر قرار رفتم، دیدم که قد آن پسر از من کوتاه تر است. اگرچه این موضوع برای من اهمیتی نداشت اما خود آن پسر به مدت 1 ساعت برای من از قدش حرف زد به طوری که من کلافه شدن و به دستشویی رفتم و از آنجا هم بدون این که به او خبر دهم، از رستوران بیرون رفتم.

پ