چند حقیقت صادقانه درباره اینکه چرا مردم می گویند ازدواج سخت است
به گزارش بهترین مقاله، بیایید در خصوص ازدواج واقع بین باشیم. ممکن است تصور کنید که پیدا کردن نیمه گم شده تان که در بسیاری از چیزهای با شما هماهنگ است، منجر به یک شادی بی دردسر می گردد. به نظر می رسد شادی های اولیه رابطه این افسانه را تأیید می کن. همه چیز زمانی عالی است که هر دو در فاز ماه عسل در آسمان ها سیر می کنید و از فصل های آشفته تر زندگی هم عبور می نمایند.
با این حال، یافتن همنوع خود به معنای به یک برد بی چون و چرا نیست. اگر 70 درصد موارد هم رضایت داشته باشید خوب است. بعضی از روز ها، معشوق شما ممکن است تعادل زندگی تان را 100% از مسیر خارج کند و در بعضی دیگر، ممکن است تعجب کنید که اشتباه نموده اید و به صورت تصادفی کسی را برگزیده اید و دردسری که به جان خریده اید از یک مبلمان زشت در آراتمان شما بسیار بیشتر است!
چرا مردم می گویند ازدواج سخت است؟
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید روزی پیش می آید که به همسر در حال خواب خود نگاه کنید و از خود بپرسید: اوه! من چه کار کردم؟ آیا این من این بود که چنین انتخابی کردم؟!
اما نترسید شما تنها آدم ترسان نیستید.
نکته اصلی اینجاست: آنچه ازدواج را به ویژه چالش برانگیز می نماید، فقط در خصوص پرسش های بزرگ وجودی نیست. چالش های ازدواج در خصوص مغز ما است. آن ها برای خوشبختی ما سیم کشی نشده اند. آن ها برای بقا سیم کشی شده اند.
وقتی همه چیز ثابت می گردد، غرایز بقا ما را به سمت هیجانات نو سوق می دهد بنابراین وسوسه برای تغییر و نارضایتی از شرایط ثابت در هر کسی ممکن است آغاز گردد.
باور داشتن به یک تطابق کامل ، یک خیال است. افراد تغییر می نمایند - به وسیله تجربیات، انتظارات و تحیلات، یا رویداد های مهم زندگی.شریک تمام عیار شما به یک دوست غریبه تبدیل گردد. اینجاست که کار واقعی (و کمی شانس) وارد باید داشته باشید تا بتوانید با همسرتان تکامل پیدا کنید، یکدیگر را به چالش بکشید، و با روش های سازگار رشد کنید.
ما برای بی قراری برنامه ریزی شده ایم
زیست شناسی برای فراوری مثل است. در ابتدا، هورمون های ما فریاد می زنند بله جفت مناسبی یافتی و فرزندآوری زندگی را مخشر می نماید. اما همان طور که می دانیم همه چیز در داشتن بچه ها خوب خلاصه نمی گردد و حتی اگر سختی های مالی و بی خوابی ها را از سر بگذارنیم، گاه از خود می پرسیم: بعدش چه؟ آیا ماشین توالد و تناسل هستیم؟!
افزایش سن روابط را تغییر می دهد
انطباق با تغییرات ناشی از افزایش سن می تواند برای یک رابطه چالش برانگیز باشد. ماشین بدنتان خراب می گردد و باید با خرابی های غیرمنتظره این خودرو با صبر، دقت و شوخ طبعی کنار بیایید. با گذشت سال ها، روتین های راحت ممکن است کمی راحت تر شوند، و آن ویژگی های کوچک که هر دوی شما دوست داشتید، دیگر ناپدید شده اند.
دیگر کفش های پاشنه بلند و کفش های ورزشی نمی پوشید و کفش طبی را ترجیح می دهی در و قرار های شامتان بیشتر منتظر خود غذا وکیفیت آن هستید، جستجو می کنید تا شوخ طبعی ها قبلی را زنده کنید. اما در این هنگام هم متوجه می شوید که شریک زندگی تان با سمعک به سختی حرفتان را می شنود یا حرف هایتان از فرط تکرار برایش جالب نیست.
اگر قبل از ازدواج بهمدت طولانی مجرد بوده اید، به یاد داشته باشید، سازگاری با زندگی مشترک می تواند مانند کفشی تازه است که روزهای زیادی در پاهایتان راحت نیست و باید مرتب آن را بپوشید تا در پایتان راحت باشد.
ایجاد تعادل بین نقش های همسر، والدین، مراقب می تواند بسیار سخت باشد. یافتن تعادلی که هم شرکا و هم سایر اعضای خانواده را راضی کند، سخت است.
ازدواج سخت است چون انتظار داریم آسان باشد
ازدواج مستلزم پایش مدام تاثیر کارهای شما روی دیگری است. ساده ترین کاری که خیلی خوب و به جا می دانید می تواند در نظر دیگری بی توجهی و کاری بی مایه تلقی گردد یا پرداختن به یک کار ارزشمند می تواند از سوی او؛ راهی برای قرار کردن بنداشته گردد.
مانند هر چیز واقعاً ارزشمند در زندگی، ازدواج نیز کار سختی است. اما وقتی کوشش کنید، می تواند یک رابطه شکوفا کنید و در درصد زیادی از مواقع زندگی را غنی تر، هیجان انگیزتر و شادتر کنید. بنابراین ابزار های خود را در دسترس داشته باشید - عشق، شوخ طبعی، و شاید یک زوج -درمانگر خوب می توانند به شما یاری نمایند.
منبع
منبع: یک پزشک